نمی دونم

سلام..!

خواستم دیشب بنویسم ولی نشد..یعنی این ددی جون ما خونه بود..به همین دلیل از اومدن به اونترنت واهمه ایی بس شدید داشتم..زیرا طبق قولی که به اوشان داده بودم دور این رایانه رو باید خط می کشیدم.

شب که خواستم بخوابم .وجدان درد شدیدی این ته ته دلمان هی صدا می کرد که آهای من وجدان بیدار تو بیدم.. و طی تصمیماتی که با اوشان یعنی همین وجدان خان گرفتم قرار شد که من تا آخر تابستان به مدت هر چند کم در خدمت شما عزیزان بهتر از جانم باشم..و از آن پس به مدت یک سال گوشه نشینی اختیار کرده.. و از محفل شما دوستان وبلاگ نویس رخت بربسته..!

و به دنیایی واقعی تر رفته ودر یک اتاق تنگ و تاریک و نمور شروع به درس خواندن نماییم..شاید یه فرجی حاصل شد و ما یه کوفتی شدیم..امیدوارم از خاطر هیچ کدامتان نروم همان طور که شما هرگز فراموش نخواهید شد...!حالا نشین و آّبغوره نگیر تا دو سه آپ در خدمتتون هستیم...

تکرار میکنم الو یک دو سه..اگه کم لطفی نسبت به دوستان شد منو ببخشید ..

و اما عکس.......

این داداش ما  لطف کرده و یه رم ریدر ناقابل خریده ...و من تصمیم گرفتم که عکس های گوشی موبایلمو تخلیه کنم(به این میگن بی جنبه بازی..)

این دو سه تا عکسی که میذارم..از کوهی واقع در استان مازندرانه که ما تو اونجا خونه داریم..و خیلی هم باحاله دلتون نسوزه هااااا..کلی هم رومانتیک بازیه واسه خودش..

این قلعه ایی واقع در همون کوهه..نزدیکش که میری احساس میکنی دیواراش میریزن پایین..

 

اینم آبشار..!قشنگه نه؟؟؟اینقد بزرگه تو دوربین جا نمی شه..

اینم رودخونه ایی که دقیقا زیر اون جایی که ما زندگی میکنیم..اینقد اینجا رو دوس دارم ..آرامش بخشه..

این همون جوری الکی گذاشتم..اینقد دوس دارم.از این چیز میزا..!عشق اینا رو دارم...

 

پی نوشت ۱: دیگه داره حالم از درس و کنکور و دانشگاه بهم میخوره...حالم از اتاقم ..کتابام...از همه چیزایی که منو به یاد کنکور می اندازه بد می شه..خیلی خسته ام..نه خستگی جسمی هاا....روحم خسته اس...نمی دونم چی میگم..خودمم نمی فهمم..ولی حس میکنم یه کم دارم از این دنیا متنفر میشم....نه به خاطر کنکورا..نه...نمی دونم..اصن ولش...

پی نوشت ۲: میدونم اینجا نمی یای..به خاطر یه درصدم شده می نویسم...همین ..برگرد..به دنیای وب نویسی..نوشتم که بدونی دلتنگتم..دلتنگ نوشته هات..خودت..برگرد...می فهمی دلتنگی یعنی چی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

++++++++++++++++++++++++++++++++++++

دارم میرم مشهد...اومدم..انتظار حداقل ۲۰ تا نظرو داشتم ولی بد جوری خورد تو ذوقم...

نمی خوام فراموش شم.....نمیخوام...

دارم میرم مشهد..یه ۵-۶ روزی...دلم گرقته....به اندازه ی تموم صفحات کتابام...

همین...

هر کار کردم خواستم نظرا بدون تاییدی باشه نشد..یعنی بلد نبودم...

میسی به خاطر همه چیز..

همین..

فعلا.................................................

 

 

 

 

نظرات 103 + ارسال نظر
مرجان پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ب.ظ http://anemone.blogsky.com

سلام سلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
حالت خوبه عزیزم ؟

وااااااااااااااااای چه عکسهای خوشملکی گرفتی دختر . دلم میخواد بیام اون قلعه رو از نزدیک ببینم . من کله ام ترکیده واسه دیدنه آثاره باستانی

عجب جای با صفایی خونه دارین . مخصوصا اون آبشاره جون میده لباساتو دربیاری بری زیرش وایسی همچین همه وجودت خنک بشه . به به ! جای منم آب تنی کن سلی .

سلی جون چرا یکسال نمیخوای بیای ؟ دلمون تنگ میشه که

قربونت برم
بوس بوس

سلام مرجان عزیییزم
ای بد نیس...

میسی....من میام اصفهان ..عوضش توام بیا اینجا..کلی حال میده...با هم میریم همین جا..تازه داخلشو ندیدی..کلی برا خودش تاریخه....

آره..آإتنی حال میده..ولی من بچه بودم همش می رفتم آإ تنی ولی الان نه...فقط می شینم نگا می کنم

قربون اون دلت بشم....

یوسف پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ب.ظ http://littlestar.persianblog.ir

سلام سلی جون..خوبی..خوشی سلامتی؟!...
یه جور حس کردم بی هدف نوشتی..اما توش تخیله روحی موج می زد!!..فک می کنم دلت خیلی پره و البته رنجور..من م گم بهش فکر نکن..خیلی چیزای جدیتر هس که می تونی خودتو باهاش مشغول کنی و دوباره عادت کنی..نمی دونم..سرگرمی های جدید..آدمای جدید..همین منظره های زیبایی که گذاشتی..ببین چقد تنوع!!..کنکور و درس و کوفت هم تا آخر عمر با ماست!!..اگه هم نباشه از اطرافیان می شنویم به اندازه کافی..بعدشم یه ساله..قبول نشدی فدای سرت!!..این همه کار و سرگرمی..فک کن به اون کاری که دوس داری انجامش بدی..به اون حرفایی که می خوای بزنی..راحت باش..آزاد باش..به کسی هم دلنبند تا ازش مطمئن نشدی..والا ما هم بهتر از تو نیستیم..اتاقی که تو داری ما هم داریم..دلتنگی هات..حرفات..خنده هات..اشک هات..این هارو ماهم داریم..همونطور که کنکور رو گذروندیم با هزاراتفاق..زندگی همینه..گاهی خسته می شیم و گاهی هم شارژ..گاهی چند سال ناراحتیم یه سال هم شاد..همین غنیمته!..باید زندگی کرد..هر جور که دنیا رو ببینی همونجور هم باهات برخورد می کنه!!..پس سعی کن به قول خودت جدی نگیری!..امیدوارم منظورمو تونسته باشم بهت برسونم!
ما هم هر وخ تونستی منتظرت هستیم..وگرنه تو دنیای مجازیش با وجود این همه زرق و برق هم توش خبری نیس!!..به دنیای واقعیت بیشتر برس تا احساس رضایت و زندگی کنی..در کنارش هم این جا..اون طور که اذیتت نکنه و ازش لذت ببری.......ایام به کام :)

سلام بر یوسف خان عزیز...
دلم آره..خیلی..
بابا روان کاو..ای ول ..
ولی من باید دانشگاه قبول شم....
میدونی چرا؟؟؟؟
چون داداشم قبول شده..همیشه و همه جا منو با اون مقایسه کردن و می کنن....من باید خودمو ثابت کنم....
مامانمم همین جمله رو میگه..میگه قبول نشدی به درک...
ولی برا من قبول شدن همه چیزه..چون نه تنها از این شهری که با تموم وجود ازش متنفرم میرم...یه سری دلایل دیگه هم هس...
میدونم...همه هم همین روزا رو گذروندن...
یعنی برا من تموم میشه؟؟؟؟من که باورم نمی شه این یه سال بگذره...
میدونی فک میکنم بعد این یه سال تموم چیزا و برنامه هایی که دوس دارمو از دستشون میدم..یکی همین نت...من روزی ۳ بار میومدم..حالا چی؟ شاید ۵ روز یه بار.....
یا باشگاه...و خیلی چیزای دیگه....
حتی دوستام...اونا رو هم نمی بینم زیاد دلم برا همشون تنگ شده..با اینکه اونا هم دارن درس می خونن ولی احساس میکنم دارم خفه میشم..تو اتاقم سر اون میز لعنتی با اون همه کتاب تست...
میسی گلمممممممممممممممممممم

Milad-Real جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:31 ق.ظ http://hamdelan-sm.blogfa.com

سلام
با سختی ها بساز ، برمیگردی یه روز ...
برمیگردی .... شاید اونم برگرده ....
دلم گرفته ... داره می میره ....

سلام....
سختی ها نمی سازه با ما.....
بر میگردم...
حالا هم هنوز نرفتم..هنوز جدی نگرفتم..ولی می خونم ...بذا مهر بیاد
دیدی این آNمایی که امروز فردا می کنن اون منم

وااااااااااااا
کجا داره میره؟؟؟؟؟
شاید نه..!حتما بر میگرده..چون تو رو دااره...
دلت؟ آخی....
کجا حالا؟؟؟؟؟

Milad-Real جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:39 ب.ظ http://hamdelan-sm.blogfa.com

سالگرد هم می گیرم ...
اگه شینا بگه ....

وا مگه دس شیناس؟بگیر یالا و منو هم دعوت کن..خندهههههههه

Milad-Real جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:23 ب.ظ http://hamdelan-sm.blogfa.com

آره دست اونه .... اختیار همه چی دست اونه !‌
هیچی .... برگشت !‌‌
دوسسسسش دارررررررررررررم

واااااا
حالا چرا جوش میزنی؟؟میدونم بابا
میخوای واسش سالگرد دوستی ام بگیری باید دس اونه؟؟؟

ااا خوش به حالت..بوس بوس...

میدونم...بازم خوش به حالش...

رضا مشتاق _ عمویه درپیتی (: جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ب.ظ

ای مرررده شور اینترنت اینجارو ببرن
سلی این کامنتو یه بار فرستادم ارور داد ... ، اگه تکراریی شد یکیشو حذف کن .... میسی (:
* * *

سلام سلی گل

راستش الان اومده بودم یه کامنت دوخطی بنویسم و برم
... اما
1- این عکسارو که دیدم حسابی دلم ضعفو غش رفت
خسته نباشی عموجان .. حسابی دلمونو اتیش زدی (:

البته یه بار تا سواد کوه اومدما
یه برجی بود ... الاناسمش یادم نیست
لجیم ...
یادم اومد لاجیم ....
اونطفترشم اون پل قدمی ... پل شاپور
درست گفتم ...؟!

2- بعدش یخده این حس فضولی گل کرد و کامنت یوسف داداشو خوندم و جوابی که براش نوشته بودی .

یادت هست یه بار نوشتم شماها نمی دونید امثال من و مهران چه مشکلاتی دارن ؟!

جوابایی که واسه یوسف نوشتی ... بنده رو به این نتیجه رسوند که منم نمیتونم شمارو درک کنم

و این خیلی بد هستش که دو نسل نتونن هم دیگه رو درک کنن

چرا من با این همه ادعا نمیتونم بفهمم یه دختر 18 ساله از چه چیزایی ناراحت هست .

* * *
3- یادمه اون موقعه ها که همسنت بودم خیلی از نصیحت متنفر بودم ...
هنوزم که یاد مدیر و ناظم میفتم حالم بهم میخوره

میترسم چیزی بگم و بشم مثل همون مدیر مدرسه

اونوخ تو هم تو دلت بگی :
اَه ... مررده شور این عمویه اینترنتی و مزخرفو ببرن (:

* * *
4- به هرحال ...
خیلی خیلی مطمئن هستم که آزاد یا دولتی قبول میشی

همین که تصمیم گرفتی کمتر پای اینترنت بشینی یعنی حتمن قبول میشی

بعد از قبولی هم میتونی پای کامپیوتر بشینی

من که هیچ وخ سلیو فراموش نمیکنم
لینک سلی جزو ده تا لینک اولیه وبلاگم هست

* * *

5- سلی یه چیزی بگم .... به جون عمو ... نه نصیحت هستش و نه از این حرفای آدمای مثلن گنده

حضرت علی میگه ترس برادر مرگ هستش
... به نظر من
هرکی بترسه فاتحه ش خوندس

از این نوشته هات معلوم هست که دختر سرزنده ایی هستی
آدمای سرزنده .. همشون شجاع هستن

ش ج ا ع باش سلی گل (:

* * *

حالا ما اینهمه زر زر کردیم (:
منظورمو تونستم برسونم یا نه ...؟!
.
.
دل ... دل

آره دو بار اومده..ولی اشکال نداره عموی گلمممم...
آVه دلتم باید غش و ضعف بره..تو تهرون شماها از این چیز میزا هم مگه هس؟ اشکال نداره عموی گلم ...دعوتت میکنم بیا اینجا..البته با زنت...شرطش همینه..اینجوری هم اخم نکن..!
سواد کوه؟رفتم..جای قشنگیه ..ولی اینجا بهتره...خندهههه

من همیشه گفتم و میگم..مهران برا من آNم ناشناخته ایی بود و توام همین طور..خیلی سعی کردم از لای به لای کامنت هایی که واسه بقیه می نوشت و خودش یه چیزایی بفهمم..اینکه چه مشکلی این همه اذیتش میکنه..یا تو...اون کربلا رفتنت...اون نیومدنات..ولی نشد..
کجاش تو ادعایی؟؟؟؟وااااا


منم از نصیحت متنفرم..ولی از آدمایی که قبولشون تدارم...شما رو که قبول داریم...

آژهد و که میدونم قبول میشم..ولی بابا میگه اصن حق نداری آژاد امتحان بدی..آخه میدونی منو آإجیم با هم امتحان کنکور داریم و داداشمم دانشگاهه..اون وخ بابای من این همه پولو کجا بیاره؟ من باید دولتی قبول شم میشه آیا

از آنجایی که دیگه از آنجا نبود......... جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:36 ب.ظ

سلام!
یکم سخته... یعنی از یکم بیشتر!.... ولی خوب میگذره میره!
راستی ما یه تور گردشگری داریم ! بیایم مسیرمونو کج کنیم آمل میتونی قلعه رو برامون رزرو کنی؟ خندههههههه بقول خودت!
راستی تورو راست گفتما ولی مسیرو نه!!!! چون الان ما کاشانیم! عمرا آمل تو مسیرمون نیست!
ایشالا که قبول شی! ولی در مورد مقایسه با برادرت باید بگم هر کی این مقایسه رو کرده اشتباه کرده! چون دخترا مغز فندقی از این حرفان! ......... حالا خندههههههههههههههه!
راستی رتبت خوب شد! بزن دانشگاه اصفهان! شاید هم دانشگاهی شدیم!!!!!!!!!!!چشمکینگا......

سلام چی شده دیگه از آنجا که نیستی؟؟؟

واا منو تو قلعه را نمی دن؟؟؟؟فقط نزدیکاش...حالا بیا یه کاریش میکنیم...

واا چرا؟؟آملم قشنگه هااااا..نیا خوب..چشمککک

میسی....اون برادرمه..حالا برا اینکه به توام ثابت کنم باید قبول شم...حالا من خندههههههههههه

باشه..هم دانشگاهی عزیز منتظر باش...

علی علی

*+*+*سارا*+*+* شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:29 ق.ظ

سلام اسیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسم

ایجاااااااااااااااااااااااااااااااااان
چه خوب شد که بازم نوشتی گل نازم.

سلام گلممممممممممممممممممممممم

میسی ..گلمممممممممم
راستی مرجان چرا رفته؟
چی شده
ناراحتتتت

*+*+*سارا*+*+* شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:01 ق.ظ

سلام اسیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسم

نمیدونم چرا کامنت هام سیو نمیشه نازنازی جونم

واا سیو شده کهه
بوس بوس

*+*+*سارا*+*+* شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:02 ق.ظ

آخ جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون


درست شششششششششششششششششد

دیدی درس شد؟؟؟؟خندهههههههه
بوس بوس

*+*+*سارا*+*+* شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:03 ق.ظ

وااااااااااااااااااااااااااااااااای نفسی چه خوب که بازم آپ کردی خسته نباشی با درسات عزیزم
گلی خانومم مطمئنن نتیجه زحمت هات رو میبینی
بوس بوس

میسییییییییییییی گلم

میسی...حالا درسم زیاد نمی خونم..همش علافی یه

میسی...
بوس بوس

عبداله شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:16 ب.ظ http://damdami.blogsky.com

ادم هوس میکنه توی این گرمای بالای ۴۵ درجه بره زیر اون ابشار!این ابشار رو چند وقتی به ما اجاره نمی دید؟
یه جا خوندم از زبان شریعتی:سخت است می دانم سخت است ولی باید خواند سخت است می دانم...
در پناه هو

وای راس میگی....خیلی الان دلم آإشار میخواد....
اجاره...به جون خودم من صاحبش نیستم..خندههههه

سخته...منم میدونم...
میسی

لارس شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:13 ب.ظ http://www.larseulrich.blogfa.com

سلااااااااااام آبجی خوبی؟
نوشته ات یه طرف اما این پانوشت اولی خیلی شک بر انگیزه؟
روح خسته آدمو ویران میکنه و وای به روزی که آدم همه چی
براش تکراری شه . خیلی بده......
در مورد درس خوندن :
امیدوارم موفق باشی چون من به یه وکیل مجرب نیازمندم!!!!!!
و عکسا:
دیروز(جمعه قبل از روز پدر)اونجا بودم تو شهرتون و اون آبشار و دیدم و اون رودخونه رو (شاید خونتونم دیده باشم....)!
و یه جای خیلی با صفا هم رفتیم جات خالی (آب پری رفتی؟)
اونجا بودم ....
خوش باشی

سلام داداش لارس....

شک بر انگیز؟آره واسه خودمم یه کم جای تعجب داره...خودمم نفهمیدم....
خیلی بده...ولی من میتونم..و همه چیو عوض میکنم....
من حتما وکیل میشم..توروخدا دعا کن حقوق قبول شم...

اا همین آإشاره؟
وای خیلی قشنگه..
گل پری هم رفتی؟
توپهههههههههه
خوش به حالت.

حنانه یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ق.ظ http://hanane-sabz.blogfa.com

سلام سلی جان خوبی؟؟؟
وااای چه عکسای نازی...خیلی قشنگن..منم گاهی از این کارا میکنم...جای منم اونجاهارو خوب بگرد...
راستی دختر خوب چقدر ناراحت...بابا هنوز اول راهی نگران نباش..میخونی قبول میشی این یه سالم میگذ ه خیلی خیلی زود..برا ماها تموم شد برا توام تموم میشه همیشه منتظریم برگردی...راستی دلم نیومد بهت نگم یه وب جدید زدم ها...بالاخره صاحب خونه شدم...یکی نیست بگه بابا ای ول..
نگران نباش...منتظرم مهرم نباش...بخون سلی ..موفق میشی حتما...تنبلی رو بزار کنار منتظر مهر نباش بخون دختر..دهه...باشه باشه خودمو کنترل میکنم...شوخیدم بابا...دعا میکنم.... از حالام نگران نباش و ناامید...دوست دارم..بابای

سلام حنانه جون..دلم برات تنگ شده بود...
میسی..خودت نازی....
باشه..میخوای بیا اینجا با هم بریم..؟

ناراحت نیستم غفط یه کم فکرم مشغوله....

میدونم تموم میشه..دلم میخواد زودتر بیادو بره...
بابا وب..ای ول...الان میام..بازه وبلاگت دیگه..؟خندههه
بابا ای ول....

میخونم..مهرم بیاد میخونم...

منم دوست دارم دختر..
بوس بوس

مهدیس یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:02 ق.ظ

سلام[چشمک]
خوشم میاد ازت.. ولی اسمت به خودت نمیخوره!!!
******
یه رپر خوزستانی هست اسمش بلک رز (رز مشکی) همیشه وقتی آهنگاشو میگوسم یاد تو میافتم!!!!
همیشه خوشحال باشی رز مشکی غم-آمل
******
خیلی سعی کردم کلاس بزارم

سلام..چشمکه واسه چی ه دیگه؟؟؟؟
شما؟ وا اسم مستعار منو تو مجل هم که میدونی
از جوانانی ها هستی
بابا ای ول...احتمالا وبلاگی نداری
؟
میسی
بابا تو خودت آخر کلاسی..با کلاس..

تایماز یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام خوبی؟


در مورد این مناظر بکر چیزی نمیگم


ولی سلی باز نامیدی؟

نه نکن اینکارا رو

میسی..تایماز جان..تو خوبی؟؟؟؟

..کار خوبی میکنی..واا بگو دیگ...
نمیخوای توام بیای.؟همه دارن را میافتن بیانخندهههههههه
نه بابا چه ناامدی..
من میتونم
دیدی چقده شجاعم؟؟

[ بدون نام ] یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 ب.ظ

کجایی دختر

شوماااااااااااااااا؟؟؟؟؟

غریب آشنا یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:46 ب.ظ http://minaeefar.parsiblog.com/

سلام
چند خط شعر تو بلاگ غریب آشنا....اگه لطف کنی و تشریف بیاری خوشحالم میکنی
[گل][گل][گل]

سلام غریب آشنا
اومدم..اومدم..هیچ وقت نوشته های شمارو از دس نمی دم...
گلا رو ورمیدارم میام..
چشمک

ح.زینتی یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:50 ب.ظ http://www.h-zinati.persianblog.ir

سلی خانم سلام خوبی وبلاگم دامنه اش تغیر کرده و ار قسمت وب نوشتم

((راستی درد دلهام رو فرستادم رسید یا نه؟))
چقدر شما مهربون هستی

اگه کنکور قبول بشم ۱۰ کیلو موز برات می فرستم

سلام حسین عزیز

میدونم
چی کارا میکنی...؟؟؟

برم ببینم...

بهم بگی هاا..میمیرم واسه موز..

niloo یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:16 ب.ظ http://www.taghsire-man-nabod.blogfa.com

سلام سلی خوبی؟
آپ بی خبر؟؟؟؟؟؟؟
چه خبرا ؟
خیلی عکسا قشنگه
به خونه تون حسودیم شد ...
صبح هم اومدم ولی باز نشد
همین بلاگفا خوبه
کنکورم بی خیال ....
تا بعد ...

سلام نیلو جونممممممممم
دلم برات تنگه....
خیلی گلی...

هیچی....
میسی...
بیا اینورا..درو روت نمی بندم.....
آهه باشه..
بی خیال..آره بی خیال بودن خیلی بهترههه

میسی

بچه مثبت!!! یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.bache-mosbat3654.blogfa.com

پس شما از ددی تون حسابم می برین آره ؟؟؟!!!!

چه جورممممممممممم...
خوبی تو؟

آیسان(خیلی عصبانی) یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:57 ب.ظ

سلی من یادم نمیاد حرفی زده باشم که تو بخوای به خاطرش ناراحت بشی..... من بیشتر حرفاتو نفهمیدم(وب تایماز) چون کلی غلط تایپی داشتی با عجله تایپ کرده بودی...... تو فکر کردی من ناراحت میشم اگه تو مثلا با بابک چت کنی؟؟؟؟؟؟؟ به همون خدای بالای سر قسم که نه... من و تو و بابک و همه بچه ها با هم دوستیم.... اما من فکر میکنم شما ها زیاد حال نمی کنین با من چت کنین... چون بعد از سلام و علیک یهو غیبت میزنه و دیگه با من چت نمیکنی!!!!!

سلام...

میدونم...شاید من منظورتو بد گرفته باشم..ولی باور کن..من همیشه از تو خوشم میموده...و میاد..دوس دارم همیشه باهات دوس باشم..یادم میاد اون روزی ایی که من تازه وارد جوانان شده بودم و اومدم بلاگت.اما تو نبودی...و فقط یه آپ بود و من دو سه بار نظر دادم...ولی هر بار مه میمدم بازم همون آپ بود....

ببخشید غلط داشتم..چون اون روز واقعا دلم گرفته بود و دستام می لرزید

روشنک دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:29 ق.ظ

salam.kho0bi?
khososiyateto khoondam azat khosham oomad.mishe idito dashte basham ba ham bechatim?

سلام...میسی...

میسی...
میشه چرا نه...
dokhtar_amoli_bavafa

مهدیس دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:19 ق.ظ

سلام خوشکل خانوم
ببین آدرس جوان ایرونی رو اشتباه نوشتی!!!!!!! درستش کن خانومم

سلام عسیسم...

اا واقعا؟
برم ببینم
بوس بوس

ح.زینتی دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.h-zinati.persianblog.ir

سلی خوبم سلام
انگاری خیلی بهت خوش گذشت من هم دوست دارم همیشه شاد باشی
سلی حرفام رسید یانه راستی توهم که پر از غمی از اقای هنر پرسیدم
وبلاگ خیلی خوبه اونقدر که اگه یه روز نیام نا راحت می شم من معتاد محبتهای تو شدم
راستی این قدر نگو کی هستم من الان بخاطر رابطه با شما مغرورم خب هرکی به چیزی افتخار می کنه منهم به رابطه با شما.

سلی چرا نمیای گنبد تو بیا من با خواهرم میام استقبل شما
خیلی دوست دارم ببینمت چون اونقدر لطف در حقم کردی که نمی تونم جبران کنم
یه عالم شرمنده لطفتم
میسییییییی

سلام حسین آًای گنبدی.....
ایی زیاد .....
همیشه شاد هستم..توام دعا کن....

ببین من ایمیلم قاط زده...آی دی نداری اددم کنی...

واای چرا شرمنده میکنی ..؟
بابا شر شر عرق

واااااااااااااااااااا
چه حرفایی میزنی توام؟

گنبد؟من هنوز کوچولویم...نمی ذارن تنهایی جایی برم...
خواهرت سلام برسون...

وا مگه من چی کا کردم..؟خیلی لطف داری
خواهش میشود..

A alireza دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:51 ق.ظ

سلام ...

علیک...

شینا دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ب.ظ


salam soli jo0onam kho0ofi vay nago0o ke miry delam barat mitangeeeeeeeee vali na boro darsato0o bekho0on ishala pezeshki ghabo0ol shi ghorbo0onet beram delam kheyli barat tangide bo0o0od

سلام شینای خوشگلم خوبی گلممممممممممممم؟؟؟

میام دوباره..ببین رفتنم چه جوریه
تلپم بابا

پزشکی..؟؟؟؟خندههههههه
شینا جونم من انسانی ام حواست کجاس
من وکیل شم..از میلاد شکایت میکنم میدونی چرا؟ برا اینکه دل تورو دزدیده..توام دل اونو..یالا دستا بالا...
منم همین طور ...
بوس بوس..

آرش دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.mobile89music.blogfa.com

سلام سلی چطوری می دونم که دیگه سر نمی زنی ولی تو این هفته همش بیا نظر هم ندادی اشکال نداره چون هم عکس ها رو می خوام بذارم هم شدید می خوام اپ کنم
پس بیا ضرر نمی کنی

سلام آرشی..خوبی گلمممممم
او کی...من کی گفتم ضرر میکنم..چشم قربان..الان می آم...
آخ جون عکس..اومدم...

لارس دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:27 ب.ظ

من این همه نوشته بودم پس کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببخش دیر تایید کردم...نزنی منو آقای لارس..

*+*+*سارا*+*+* سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ

ای جانم
مرجان میاد دوباره...گفتش ممکنه ۱ ماهی نباشه
این یکی مث اونیکی نیست که نیاد
میبوسمت هوارتا
دلخور هم نباش سلس خانومی...نت همینه...یکی میره یکی میاد...مثل دنیا...تو دنیا هم همیشه همین بوده ... قانون زندگی اینه
دوست دارم...مواظب خودت باش
از کادوی فوق العادتم ممنونم...حیلی عالی بود ... هیس به کسی نگی ها... بهترین بود :*

سلااااااااااااااااااااااااام سارا..
میاد؟؟؟
پس چرا به من نگفتتتتتتتتتتتتتت؟؟؟؟؟
منم می بوسمت...ماچ بازی شد که...

ایی عجب....اینطوریاس پس؟؟؟
من منتظر مرجان میمنوم...هم مهران....
منم همین طور...

خوشت اومد..بوس بوس....
واقعا؟
ذوق مرگی مفرط...خندهههههههههه

آرش سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.mobile89music.blogfa.com

سلام سلی جون ببخشید نتونستم عکس ها رو بذارم چون هنوز اپلودشون تموم نشد
آخه عکس ها خیلی زیادن ۴۰ تایی می شن
حالا باید همیشه بیای تا ببینی که کی می ذارم !
البته تو همین دو سه روزه می ذارم
راستی دمت گرم که عکس استانمونو گذاشتی

سلام آقا آرش...
خواهش میشود......

پس خبرم کن...
خواهش...
اسناتمونو عشق اس...

مهدیس سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:01 ب.ظ

ما چاکراتیم عزیزم

قربونت..........

*+*+*سارا*+*+* سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ب.ظ

ای جانم
نه گلم ذوق مرگ نشو..من سلی کوچولوی نازم رو زنده میخوام

سلام گلممممممممممم

باشه فقط به خاطر تو....
میسی...
بوس بوس..

یوسف سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:37 ب.ظ

سلام سلی جون!
اومدم حالتو بپرسم!
ایشالا شیرینی قبولی کنکور تورو هم بخوریم!!

سلام یوسف جون
میسی...ای هستیم..میگذره...

ایشالله..خدا از اون دهنت بشنوه..

ح.زینتی چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:02 ق.ظ http://www.h-zinati.blogfa.com

سلی سلام خوبی
دوست خوبم وبلگ جدید زدم میای بهم سر بزنی کجای؟چند روزه نبودی نگران شدم نمی دونی که من بهت محتاجم
((سلی نتیجه کنکور اومد ولی بد شد نمی دونم انتخاب رشته کنم یا نه چون اگه نکمن سر بازی هسته خیلی گیجم شاید پیام نور رفتم تا سال دیگه با تو کنکور بدم ی))

سلی خیلی حالم بد شده هر روز سر درد می گیرم
تو را خدا اینقدر یه دفعه ای نرو من نگران میشم


بیا وبه من سر بزن

سلام حسین جان....

میام گلم...
ای هستم ..میگذرونیم....
ای چه حرفیه که میزنی حسین آقا...

وای چه بد..حالا اشکال نداره..بشین واسه سال بعد بخون...ایشالله قبولی..اونم یه رشته ی توپ..

وااا این تلقینا رو بذار کنار....
من هستم بابا....
داداش حسین عزیز..همیشه انرژی مثبت بده به خودت..مثه من..خندهههههههههههههههههه

دارم میام گلم

امیر چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.afff.blogfa.com

سلاااااااااااام...بابا کجا می خوای بری....بایه برنامه ریزی می تونی هم درس بخونی هم آپ کنی..از صبح تا شب درس...از شب تا صبح هم نت:d

سلام..هیچ بابا..هستم در خدمتتون...فقط یه کم سو سو ل شدم..خندههههههههههههههه
برنامه ریزی توپیه...
ای ول امیر آقا
ببینم به عنوان مشاور جایی کار میکنی شما؟؟

پریسا چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:52 ب.ظ http://21mehr.blogfa.com

سلام سلی جونم
به به ...ایول ...می بینم که آپ کردی :دی
خوفی؟
اصلنم بی جنبه بازی نیستتتتتت
بابا هنر منددددددد
بابا طبیعت دوست
خسته ی درس خوندن نباشی ... من برنامه ی قبلیم ریخت به هم... دوباره یه برنامه ی دیگه ریختم... خدا بخواد ایندفه دیگه باید بهتر تر بخونم
ایشالا که سال دیگه ۲ تامون قبول شیمممممممممم
الهی آمین
پ.ن۲: ایشالا که زود برگرده...دل همه واسش تنگه
سی یو
بوس بوس

سلام پری خانمی......
ما اینیم دیگه...ملت چه حالی میکنن با آپ کردن ما....شوخی کردم..بوس بوس...


خواهش میشود..خواهش میشود.من متعلق به همهی مردم ایران هستم....
شمام خسته نباشی...
بخون بخون که خوب میخونی..خوووووووووووووب...
خدا از اون دهنت بشنوه گلممممممممممم

میسی...
بوس بوس

الهه چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:13 ب.ظ http://www.ellajoon.blogfa.com

سلام
ببینم تو که همه چی رو با همه چی دوست داری پس چی دوست نداری؟
یه سرم به من بزن
بای تا های

سلام...
وااااااااااااااااااااااااااا
باشه

*+*+*سارا*+*+* چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:58 ب.ظ

قربون مرامت عشقی:دی

دمش گرم

شکوفه اشک پاییز پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:15 ق.ظ http://ashkepaeez.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااااااااممممممم سلیییییییییییییی
چطوریییییییییییییییییی؟
دلم برات تنگ شده بود.....
بوووووووووووووووووووووووووووووسسسسسسسسس
کجایی تو ؟
سری به ما نمیزنی عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟

سلامممممممممممم شکوفه جونمممممممممم
خوبم عسیسم..تو خوبی؟؟؟؟

منم همین طور..این درس چه ها که نمی کنه..دوستا رو از هم جدا میکنه...

هستم همین ورا..زیر ساه ی شما....
اومدم جیگملممممممممم

مرجان پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:11 ب.ظ http://anemone.blogsky.com

سلام سلی جونه من (بوس)

حالت خوبه عزیزم ؟ درس و مشقات به کجا رسیده ؟ خوب درس بخونیا وگرنه رفوزه میشی (نیشمولک)

مرسی که مرتب بهم سر میزنی
فدات

سلام مرجانمولک من.....خیلی گلی...

میسی..ایی هستن ..سلام می رسونن....رفوزه بشم خودمو می کشم..دیگه سلی ندارینا..اون وخ نیاین هی گریه زاری را بندازین ..چشمک..

فدای تو..قرلونت بشم..بوس بوس

مهدیس پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:31 ب.ظ

سلام منو غافلگیر کردی سلی جون...
خیلی دوست دارم

سلام...
خواهش میشود....
منم همین طور..
بوس بوس

baby girl پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:35 ب.ظ

واااااااااااااااااای چه رود خوشگگلییییییییییییییییی
اگه نزدیکه هر روز برو اونجا! وقتی اونجایی!...حال میدهههههه

عکسات باحالن قشنگن

منم رفتم شمال جات خـــــــــــــــــــــــــالی

یه عکسایی گرفتم...عالییییییی...خوشگلللل....هولــــــــو

.
.
.
.
خب جیگرم اگه از درس خسته شدی یه استراحت به خودت بده...

قابل نداره..می فروشمش..چند میخوای؟؟؟؟خندههههههههههههههه
خیلی نزدیکم نیس...باید یه ساعت تو را باشماا..ولی میرم..آره باحاله...
میخوای توام بیا..

مثه تو...خودتم قشنگی...

شمال ما؟؟؟با اجازه کی اومدی؟چرا به من نگفتی یه چیزی برات بقربونیم؟گاوی ؟گوشفندی؟

بده ما هم ببینیم ..خندههههههههههههههههههههه

استراحت؟؟ای خواهر ..صد تا آًا بالا سر داریم..ما..خبر نداری هنوز؟؟
بوس بوس

رضا مشتاق پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ب.ظ

سلامون علیکم و مخلفات
سلی خانم ...
چه خبر و احوال

میگما ... بگو
خیلی جالبناک بید .. همزمان با هم آن لاین شدیم


خب ... قرار بود عربی بپرسیم

سریع بگو ببینم

استفعل یستفعل استفعال .... این کدوم باب هستش ...؟

ثلاثی مزید کدوما هستن...؟

این رجبیون .... ماضی هست یا مضارع ...؟

بگفت آشفته از مه دور بهتر .... به چه ضرب المثلی اشاره داره

... فارسی بپ۱رسم ... چه اشکالی داره ؟!

* * *
وای ... وای
دختره همش داشته بازیگوشی میکرده
درساشو نخونده

گوشتو بیار جلو میخوام سه دور بپیچونمش

آقا ولم کنید .... باید یه گوششو بکنم (:

* * *
شوخی بودا
نترسی از عمو

سلام عمو جونی
ای هستیم..
عمو جون عموی خوبی باش..سوال سخت نپرس..خندههههههههههههه
بلدمااا..صب کن میگم..از این شکلکا که علامت سوال میره زیر گوشش..خندههههههههههههههه

بازیگوشی کدومه عمو؟؟چشمک
آی نکش خوب درد میادد.....

میدونم عموی نازم...
تو خیلی بامزه ایی..شوخی هاتم همین طور
بوس بوس

*+*+*سارا*+*+* پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام دختر گل گل گل گل گلم
چیطوریایی؟
ماچ بقو اسیسم....
ای کوفت نخورن این پسرا
راستی :ی من دنبال وبلاگ عمو جونت بودم الان پیداش کردم

میسی که لینکش رو گذاشتی اسیسم ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::********************

سلام دخمل خوب خوشگل...
بابا سرعت....

گنا دارن..خندههههههههههههههههههههه

عمو جونم تازه پیداش کردی؟
وا سارا چقد دیر....

خواهش میشود
بوس بوس

پدرام جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:22 ق.ظ http://pedygol.blogsky.com

سلام سلی جان..
خوبی خانوم؟..خوشی؟..
مرسی عزیز از ینکه اومدی و نوشتی..
آره عزیزم..من دکترم..فعلا عمومی!..منم دارم مثل تو میخونم!..منتها برای تخصص!!..
مرسی عزیز..جالبی از خودته!
میگما..حالا این که گفتی جالبم خوبه یا بد؟!!..;)
میبینم که خوردم به رفتنت..خوب..چون این رفتن برای یک امر خیره (منظور کنکوره!..نه ازونا!!) اکشال نداره!..
ایشالا که این یک سال برات مثمر ثمر باشه..
راستی..سیسنم من ذغالیه و یه نموره چیزگیجه خورد تا وبلاگ تو رو بالا بیاره!!..که بیشترش یحتمل بخاطر عکساس..ولی عکسای قشنگی گرفتی..حالا واقعا شما زیر اون آبشاره زندگی میکنین؟!..چه جالبناک..یاد یه جوک افتادم!

سلام دکتر جون...یعنی آآ ق دکی..!
شما اولین دکی هستی که میای بلاگم ...
بخون ...بخون که به قول داداشم خوب می خونی خوووووووووب..!
تخصص؟چقده شما بزرگی..
بابا متخصص...ما هنوز اندر خم این کنکوریم...

رفتن رفتن که نه..هنوز می پلکیم...

میسی...

ااپس مثه سیسم ماس..داغون

قشنگی از خ.دتونه...

زیر زیرش که نه...
بالاش..خندههههههههههههههههههه
میگم دکی جون دوستیم ما از نوع بلاگی اش؟

مهدیس جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:32 ق.ظ

سلام چه زود لینک کردی...
مرسی سلی جون.
ببین شاد میشم !!!! بیشتر بشناسمت[چشمک].

سلام..ما اینیم دیگه مهدیس خانومی...

خواهش میشود...

گرفتم چی میگی..من ادت کردم عسیسم..

mandana جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:09 ب.ظ

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا . با تلاش های شبانه روزی (یه ربع ساعت) و زحمات بسیار وبلاگ پرشین بلاگم درست شد و یه قالب خفن هم داره .هوراااااااااااااااااااا

وای ببین این ماندانا رو ..خودش می نویسه مانداناهاا..باز میزنه تو ذوقم میگه تو چرا گفتییی
حالا چه جوری درستش کردی؟؟
بابا مهنس...
دمت گرم....

دس دس دس

niloo جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 ب.ظ http://www.taghsire-man-nabod.blogfa.com

سلی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس کجایی؟
بابا یه کم هم به ما برس ...
دلم برات تنگ شده ...
زود بیا
تا بعد ...

وایییی نیلو جونممممممممممممممم
همین جام..زیر سایه ی شماا...بخشید یه کم دیر به دیر سر مینم..اون جوری نگام نکن...بوس بوس...
میام الان..منم دلم برات تنگ شده گلمممممممممم

سحر جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:53 ب.ظ http://sahar-t.blogfa.com

سلام . خوبی گلم؟؟؟ آخی چه عکسای قشنگی بود . حرف دل منو زدی . دیگه از هر چی درس و کتاب حالم بهم میخوره .یه عمر نشستم خر خونی کردم . خودمو نفله کردم . چشمامو کور کردم تا دانشگاه قبول شدم و خیر سرم درس خوندم . واسه چی؟؟؟ فایدش چیه ؟؟؟؟؟؟ خودمو کور و کچل کردم . اگه تو کمکم متنفر شدی من یکباره متنفر شدم .دلم میخواد خودکشی کنم . خداییش میترسم وگرنه اینکار را میکردم . یکی منو بکشه

سلام سحر عزیزم...
میسی...شما خوبی؟؟؟
خودت قشنگی گلمممممممممممم

واا..حالا من یه چی گفتم؟؟؟سحر جون بابا به من امید بده..نه اینجوری ناامیدم کن...خندههههههه
بوس بوس عزیزم. قضیه همون علم هتر از ثروته..همونه گلممم
واااا..نه تو روخدا سحر جونم....
تو دعا کن قبول شم..همین..دیدی سلی باعث شدی یه نفر به فکر خودکشی بیافته...
دل دل..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد