دیگر از این حصار زیبای تنم متنفرم !
گاهی به سرم میزند !
به سرم می زند بشکنم این حصار را و ازاد زندگی کنم !
دور از هر عقایدی احساس میکنم همه مان ابزاری شده ایم برای هم !
برای لذت بردن از هم !
گاهی فکر میکنم اگر نبود این واژه ی "لذت" چه می آمد بر سر انسان ؟!
بدبین که میشوم به همه ی آدم ها به یک چشم می نگرم !
گویی همه شان مثل یک "سگ هرجایی " بو میکشند برای یک لقمه ی چرب و تازه !
و این جمله مدام در ذهنم تکرار می شود " مگر آنکه عکسش ثابت شود "
خدای من !
میدانم گاهی آن بالا قاه قاه به یاوه گویی هایم میخندی !
راستی آن بالا هم همین قدر مثل این پایین زیباست ؟!؟!؟
سلام...
خیلی با احساس و زیبا مینویسی.
بهت تبریک میگم.
سلام
من هم خسته ام!!! از این که به همه با نگاه منفی مینگرم مگه این که خلافش ثابت شه خسته ام!!! از این زندگی هدفمند خسته ام!!!! دلم میخواد ...خیلی چیزها این جوری نباشه ولی این طور نمیشه
موفق باشی
سلام
موفق وسربلند باشی
راست میگی.این بدبینی نیست منم با اینکه خیلی وقتا،نه همیشه، آدم خوش بینی بودم ولی باهات کاملا موافقم.البته با قسمت اول حرفات(شکوندن حصار واین حرفا نه) و بعد کاش برای لذت بردن از هم زندگی می کردیم،الان عملا برای آزردن و اذیت کردن بقیه زنگی می کنیم:(
سلام عزیزم
خیلی قشنگ می نویسی
با همه ی حرفهات موافقم
موفق باشی
بای
har chi balatar bere goh tar mishe
با درود
لینکت رو گذاشتم
اگر خواستی تو هم بگذار.
سلام عسیسم
خوبی؟؟؟
ببخشید که اینقدر دیر جوابتو دادم !:">
نتو یه جورایی ترک کردم دیگه نمیام !!! خلاصه به خاط تاخیر شرمنده ؛)
ممنون که تولدمو تبریک گفته بودی :)
شیطونی نکنیم چی کار کنیم ؟؟؟ :D
همیشه موفق باشی عسیسم :)
bye
تو چه جالب می نویسی. از پست قبلیت خوشم اومد ولی ببخشید که واسه این پست کامنت گذاشتم. محیط خوابگاه و دانشگاهت رو با اینکه مختصر توصیف کردی احساس کردم دارم می بینمش. حتما باز هم بهت سر می زنم. موفق باشی سلی جان.
دل نوشته‌هات حرف دل خیلی از جووناس
منم دلم میخواد از این دیار برمُُ، برم یه جایی که بشه نفس کشید
نوشته‌هاتو خیلی دوست دارم، با دل مینویسی
امیدوارم از اینکه لینکت‌رو تو وبلاگم میذارم ناراحت نشی
به من هم سر بزن، خوشحال میشم
همیشه شاد باشی
سلااااااااااااااااااام سلی خانوم
خوبی؟خوشی؟
پاشو بیا وب من
زود بیا زووووووووووووووود
راستی نظر یادت نره هاااااااااااااااااا
فعلا بای
افتخار
من مادرم ،من خواهرم
من همسری صادقم
من یک زنم
زنی که دهکوره های مرده جنوب
زنی که از آغاز
با پای برهنه
دویده است سرتاسر خاک تف کرده ی دشت ها را
من از روستاهای کوچک شمالم
زنی که از آغاز
در شالیزار و مزارع چای
تا نهایت توان گام زده است
من از ویرانه های دور شرقم
زنی که از آغاز
با پای برهنه
عطش تند زمین را
در پی قطره ای اب در نوردیده است
زنی که از آغاز
با پای برهنه
همراه باگاو لاغرش در خرمنگاه
از طلوع تا غروب
از شام تا بام
سنگینی رنج را لمس کرده است
من یک زنم
از ایلات آواره ی دشت ها و کوه ها
زنی که کودکش را در کوه به دنیا می آورد
و بزش را در پهنه ی دشت از دست می دهد
و به عزا می نشیند
من یک زنم
کارگری که دست هایش
چرخ های غول پیکر کارخانه را به حرکت در می آورد
و هر روز
توانائیش را دندانه های چرخ
ریز ریز می کنند
پیش چشمانش
زنی که از عصاره ی جانش
پروارتر می شود لاشه ی خونخوار
و از تباهی خونش
افزون تر می شود سود سرمایه دار
زنی که مراد مفهومش
در هیچ جای فرهنگ ننگ الود شما
وجود ندارد
که دست هایش سپید
قامتش ظریف
که پوستش لطیف
و گیسوانش عطر اگین باشد
من یک زنم
با دست هایی که
از تیغ برنده رنج ها
زخم ها دارد
زنی که قامتش از نهایت بیشرمی شما
در زیر کار توانفرسای چرخ دنده ها
آسان شکسته است
زنی که پوستش آئینه ی افتاب کویر است
وگیسوانش بوی دود می دهد
من زنی آزاده ام
زنی که آز اغاز
پا به پای رفیق و برادر خود
دشت ها را درنوردیده است
زنی که پرورده است
بازوی نیرومند کارگر
و دست های پر قدرت دهقان را
من خود کارگرم
من خود دهقانم
تمامی قامت من نقش رنج
و پیکرم تجسم کینه است
چه بیشرمانه است که به من می گویید
رنج گرسنگی ام ، خیال
و عریانی تنم رویا است
من یک زنم
زنی که مرادف مفهومش
در هیچ جای فرهنگ ننگ الود شما
وجود ندارد
زنی که در سینه اش دلی
آکنده از زخم های چرکین خشم است
زنی که در چشمانش
انعکاس گلرنگ گلوله های آزادی
موج می زند
زنی که دستانش را کار
برای گرفتن سلاح پرورده است
( شهید خلق مرضیه احمدی اسکویی
سلام
قلمت خیلی خوبه
درکت می کنم چی میگی ولی همه مثله هم نیستن
هستن
سلام
میدونی مشکل ما ایرانیه چیه ؟؟ اینه که اگه یه لیوان آب که نصفش آب داره بهمون بدن نمیگیم این نصفش آب داره ، میگیم نصفش خالیه
خوشحال شدم که یکی دیگه از بچه های مجله رو پیدا کردم ، به امید روابط پایدار
..
خدا کوره! کره! لاله!
چیزی نمی بینه
چیزی نمی شنوه
چیزی نمی گه
راحت باش بدین سان دختر.. ر ا ح ت
لذت ببر از وجود خودت! از خودت.. از سلی..
بله دوست جونم منم جوانانی هستم
مرسی که اون طرفم اومدی، خوشحالم کردی..
بازم بیا.........
بوسسسسسسسس
سلی جون من آپ کردم، منتظرتم..
شما هم وبلاگ قشنگی داری
با سلام.
دوباره به وبلاگ شما سر زدم.
وبلاگ من هم با پستهای جدید و باحال آپ شد..... حتمان سر بزنی
http://iranpix.blogfa.com
سلام آجی..میسی فدات شم..ممنون که سر زدی..من همیشه به یاد دوستانم هستم..امیدوارم این حس متقابل باشه!(خنده)
سلام عزی دیگه بهم سر نمی زنی ؟
اگه خواستی یه سر هم به کلبه ی درویشی ما بزن!!!
آپم
سلام دوست عزیز خرسندم به اطلاع برسانم سیستم کلیکی شرکت ما راه اندازی شد
در همین ابتدای کار 3 وب سایت بزرگ ایرانی همکاری خود را با ما اغاز کردند
1.www.cmesle.com
مرجع دانلود فیلم و بازی
2.www.pclord.ir
مرجع دانلود اهنگ عاشقانه
3.www.dir-link.com
بزرگترین وب دایرکتوری وب سایت ها
شما نیز با پیوستن به جمع ما کسب درامد کنید
در صورت داشتن هر گونه سوال با ای دی زیر تماس بگیرید
info_cdonline
ادرس سیستم کلیکی ما
www.cdonline.info/webmasters
دوست جونم من دوباره آپیدم، بدو بیااااااااااااا..........
خوب نیست آدم فکر کنه خیلی خوشگله که اگرم باشه بهتره بقیه بگن ای داد از این خود خوشگل پنداری دخترا
دختر بودن خیلی سخته..اونم تو این مملکت که همه تو هوس و لذت بردن عقده ای شدن!!
سلاااااااااااااااااااااام
من آپم
زود بیا
زووووووووووود
مرسیییییییییییییییی
سلام
موفق تر باشی
سلام سلی عزیزی که مدتهاست یاد دوستای قدیمی نمیکنی.
خوبی؟
خیلی وقته برام نگفتی و ننوشتی. از خودت ، کارات ، درسهات. نمیدونم الان ترم چندی. راسش انقدر درگیر گرفتاریای خودم شدم که دیگه گمونم آلزایمر گرفته باشم. اما اینو خووووب یادمه که سلی ما هرچقدرهم که از فشار زمونه بگه و بناله و بنویسه اما بازم همونجور با اراده و استوار جلو میره.
درسته گفتم الزایمر گرفته م اما یادم نرفته وبلاگ قبلیت رو. و مطالبی که همه شون مث همون عکسی که گذاشته بودی: بوی مرگ و ماتم میداد وقبرستون! ولی بعد یهو با یه مطلب خیلییییییییییییی روشن و امیدبخش، همه مونو غافلگیر مکردی.
و اما اون بالاها: یادته که؟ : تا نزدیکیاش بردنمون... اما چیزی یادم نیس. این بار که رفتم برات حتما ایمیل میدم تا بگم اونجاهم مث اینجا "زیبا"س یا نه. هین زیبای من پارداوکس داشت! مال تو کنایه.
سلی بی وفا نشو بیا برام بنویس! وقتی هم میای مث این چن بار نکن که دو کلمه بگی و درررررررررری!
منتظرتم:
(شکل ِ گل!)
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفت دارد
روز عشق مبارک
راستشو بخوای به نظر منم زندگی یعنی شاد بودن و لذت بردن!!!
جز این چی داره؟!!!
ولی نه لذت حیوانی!!!
لازم به ذکر است D:
اگه میگم زندگی یعنی لذت بردن یعنی تا اونجایی که به کسی بی احترامی نکنم
به کسی توهین نکنم!!!
نمیدونم اصن ربطی داشت یه آپت!!!
اصن درست فهمیدم منظورتو!!! D: ؟?
سلاااااااام سلی خوبم.
چقد خوشحال شدم با دیدن کامنتت!!!!!!!
خیلی خوبه که بالاخره لاک غصه هاتو بشکنی و برا راحتی دل و روحت هم که شده یه نفسی بکشی. بازم برام بگو.
از دیدگاه تازه ای داری نیگاه میکنی به خیلی چیزا که تا بحال خیلیا بهش فکرم نکرده ن!
من منتظرتم!
یعنی همیشه بودم ! چه اونوقتا که اونجا مینوشتی، چه مدتی که وبلاگ نمینوشتی
و
چه الان که دارم میبینم در ابتدای راه "بالندگی" فکری ایستادی و به همه ی ماها داری از یه زاویه جدید نگاه میکنی. بابت این نو شدن بهت تبریک میگم. به خودمم تبریک میگم که دوست قدیمی و نابی مث تو دارم.
بیا هر کدوم برا هم دعا کنیم و بهترین چیزا رو بخواهیم. بنظرم این قشنگ ترین جلوه ی خرخواهیه که سودش هم نصیب خود آدم میشه و هم دوستانش.
سلی:
کاشکی میتونسی : یعنی حوصله شو داشتی امروزم بیای و برام حرف بزنی. بیشتر بگو. خیلی برام جالب بود!
میای؟
می‌گذارم با خیالت روزگارم سر شود
از چه می‌ترسی! برو دیوانگی‌های مرا
آنچنان فریاد کن تا گوش عالم کر شود
می‌روم ، دیگر نمی‌خواهم برای هیچ کس
حالت غمگین چشمانم ملال‌آور شود
باید این بازنده‌ی هر بار – جان عاشقم –
تا به کی بازیچه این دست بازیگر شود
ماندنم بیهوده است امکان ندارد هیچ وقت
این منِ دیرینِ من یک آدم دیگر شود
که میگوید که میگوید جهانی اینچنین زیباست
جهانی این چنین رسوا
کجا شایسته ی رویاست؟
همیشه عصیان!
من آپ کردم. نه چندان طنز. تاریخ گذشته.
سلیییی سلام تو کی به من لینک دادی خبر ندارم؟!: دلنوشته های دو تا داداش(تایماز و آیتان)
فک کنم مال یکی دیگه بوده قبلا! خوبه بذار باشه ولی اگه خواستی اسممو عوض کن لینکیدمت
امنیت در اینترنت با ما لینکم کن خودتم سر بزن لط فا
دیگر از این حصار زیبای تنم متنفرم !
گاهی به سرم میزند !
اصلا از این فکرا نکن خولی تو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر خودتو نمیکنی فکر مارو بکن .....
الان خیلی عصبانی هستم میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو فقط برا خودت زندگی نمیکنی...
تلخی و شیرینی در کنار هم معنی داره ..
زشتی و زیبایی با هم قشنگه ...
تو که قلم خوبی داری چرا ازش خوب استفاده نمیکنی؟؟؟؟؟
چرا همیشه یاد گرفتیم آیه یاس بخونیم ؟؟؟؟؟؟
چرا اونا که کمتر از ماهستند رو نمیبینیم ....
سلی خیلی دوست دارم الان دارم گریه میکنم به خدا تورو خدا همون اولی باش که بودی یه سلی شیطون و شاد باش که همیشه از حرفاشو و جودش همه شاد بودن ......
تنها کسی هستی که میبینم اینقدر با احساس و جذب کننده مینویسه.واقعا از جمله هات میفهمم که چه احساسی داری.
صبر و ایمان همه چیز رو درست میکنه ولی حیف که کسی به این جمله اهمیت نمیده هیچکس اهمیت نمیده هیچکس...
(اندکی صبر صحر نز دیک است)